چگونگی به قتل رسیدن محمد خان دشتی - مند خورموج(خلتک)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از جمله وقایع مهمی که در تاریخ دشتی اتفاق افتاد به قتل رسیدن محمد خان دشتی بود.ایشان با ان همه تلاش و کوشش در راه احیای علم و ادب و فرهنگ جنوب به ویژه دشتی،در سال 1298 ه.ق در بوشهر چشم از جهان فروبست در مورد علت مرگ ایشان رکن زاده ادمیت چنین می نویسد:
حاج غلامعلی عطار شیرازی مقیم بوشهر که از خویشان نگارنده بود در جوانی و پیش از امدن به بوشهر با پدرش در دستگاه دشتی بود او نقل می کرد که دشتی(محمد خان)سالی یکبار برای ملاقات والی که در ان اوقات غالبا فرهاد میرزا معتمدالدوله یا برادرش مراد میرزا حسام السلطنه بود به شیراز میرفت و مالیات ابواب جمعی خود را می پرداخت و ضمنا با فضلا و شعرای شیراز مخصوصا فرهاد میرزا که مردی دانشمند بود اغلب حشر و نشر و مشاعره داشت.در یکی از مسافرتها حین اینکه سوار بر اسب و با خدم و حشم خود در کوچه های شیراز گردش می کرد فرهاد میرزا در رسید و دشتی احتراما از اسب پیاده شد فرهاد میرزا احوالش پرسید و در ضمن مکالمه بر زبانش جاری شد که نصیر الملک(حاج میرزا حسنعلی خان) از تو گله دارد که به شیراز امده ولی به دیدن او نرفته ای.دشتی به علت تمول وفضیلتی که داشت غروری به هم رسانیده بود در جوابش گفت قربان،نصیر الملک یکی از حاشیه نشینان مجلس چاکر است و او می بایست به دیدن جان نثار بیاید فرهاد میرزا بعدا این گفته جسورانه را به نصیر الملک رسانید و نصیر الملک از این سخن بر اشفت و کینه دشتی را به دل گرفت و منتظر فرصت نشست تا به موقع خود تلافی کند.
تا انکه در سال 1298 ه.ق نصیر الملک حکمران بوشهر و مضافات شد و دشتی را به بوشهر خواست و در بدوامر به او احترام گذاشت و پس از چند روز مطالبه مالیات عقب افتاده دشتی کرد که در حدود ده هزار تومان بود و چون دشتی قادر به پرداخت نبود مهلت خواست و نصیر الملک قبول نکرد دشتی اجازه خواست که به دشتی برود و پول تهیه کرده و بیاورد.باز از راه دشمنی و کینه دیرینه و به تصور اینکه شاید از دشتی بر نگردد پیشنهادش را نپذیرفت و دستور حبسش داد و دشتی مدت نه ماه در زندان بود و به علت گرمی هوا در زندان مریض شد و بمرد بنابر این دشتی جمله بیهوده و کینه شتری نصیر الملک مستبد جان عزیز خود را باخته است.
مرشد که از شعرای معاصر محمد خان بوده در مورد مرگ وی چنین گوید:
هزار و دویست و نود وهشت
که اقبال دشتی نگونسار گشت
محمد حسین اهرمی متخلص به معتقد در تاریخ فوت وی میگوید:
دو سنه از هزار وسیصد کم
کرد دشتی وداع این عالم
فایز در شعری که فقط یک بیت از ان باقی مانده و فوت وی را به حساب ابجد تعیین کرده گوید:
گفتمش تاریخ فوت او بگو
گفت فایز کن مکرر خان خان
بدینوسیله یکی از دانشمندان و شاعران بزرگ ایران در خاک ارمید روحش شاد و خدایش بیامرزد.

منبع:کتاب تاریخ دشتی




شنبه 91/12/26 | 6:32 عصر | khedri | نظر