معرفی استان بوشهر - مند خورموج(خلتک)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نی انبان (هبان) از الات موسیقی قدیمی مردمان دو طرف دریای خلیج فارس است.که نوای  دل انگیز و زیبای ان انسان را به شور وجدی بلا تصور می رساند .نی انبان را می شود در تمام این شهرها یافت از بصره عراق گرفته تا بندر عباس ایران از کویت تا مسقط عمان. بیشتر در مجالس عروسی و شادی استفاده می شده و شور هیجان رقصی را در بین مردمان ایجاد می کرده است.ولی بلاشک بهترین نی انبان زنان این سرزمینها بوشهریها هستند که صدای نوای نی انبان انان در کل منطقه زبان زد خاص عام است.از استاد شنبه زاده گرفته تا استاد شریفیان و گروه لیمر و خماس ها و ....

 

 

از اقای علی رنجبر

" دل است دیگر, کاریش نمی توان کرد. نی انبان. دلم تنگ شده بود برای نی جفتی وقتی که زوزه می کشد زوزه ای که فکر می کنی پایان ندارد. ناله می کند لامصب. می کشد تو را داخل خودش و از توی نی پیچت می دهد. پیچت می دهد تا همه درونت را آشوب کند و کشش. یک میلی در تو زنده می شود در این پیچش. بعد به یک باره پرتت می کند بیرون. مثل فنری که فشرده اش کرده ای حالا دست از رویش برداری رها می شوی رها در خود رهایی که می کِشد تو را, از دهان آن نی جفتی پرتاب کرده ولی انگار طنابی هم به تو بسته که نتوانی فراموشش کنی.
نی انبان صدایی که برای من همیشه آشناترین صداست. نفس را با تمام وجود به انبان می دهد به این گوساله تا ناله کند برای همیشه و تکرار کند آخرین ناله اش را که کسی نشنید و شاید برای همین است که در انتهای مستی و شادی نوازنده اش آواز دردناکی بیرون می دهد, اصلن می نالد نمی نوازد این نی انبان. برای من همیشه غمی بوده در این صدا. غمی که از شادی نوازنده می آید و شنونده را هم شاد می کند ولی این وسط یک چیزیش می شود. اصلن همین غم پنهانش است که حس نوستالوژیک تو را به بیدار می کند.




شنبه 91/12/26 | 6:37 عصر | khedri | نظر
تاریخ تمدن بوشهر به بیش از پنج هزار سال پیش باز می گردد. زیگورات مذهبی مربوط به دوران طلایی عیلام ، به نام کی ری ری شا در هزارة سوم پیش از میلاد که آثار آن توسط پزارد فرانسوی در سال 1913 در تل پی تل بندر بوشهرحفاری شد مکانی بوده است که در کنار مراسم مذهبی ، درمان های طبی بیماران نیز در آن انجام می پذیرفته است زیرا در تمدن باستانی عیلامی ، مذهب ، جادو و طب با یکدیگر ارتباط و پیوستگی نزدیک داشته اند و روحانیون زیگورات های تمدن های باستان به عنوان پزشک نیز نقش ایفا می کردند ،آنان آشنایی عمیقی با آناتومی بدن و درمان های جراحی ، حتی جراحی ناحیه چشم و جمجمه داشتند.
از دودمان ایرانی که در شبه جزیره بوشهر ساکن بوده اند و به حد بالایی از تمدن و شهر نشینی دست یافتند ، پارت ها هستند که در تحقیقاتی که توسط نگارنده در ویرانه های ساحلی شهر بزرگ پارتی ، واقع در ساحل غربی بوشهر ، انجام گردیده است، به ادوات و ظروف سفالین لوله داری که کاربری در علوم دارویی و مصرف شربت های طبی داشته اند برخورد نموده است که نمایانگر رشد علمی و تکنولوژیک این شهر در آن دوران است. یکی از دانشگاههای عصر ساسانی ، همزمان با دانشگاه جندی شاپور ، دانشگاه بندر سی نیز است که آثار این بندر اکنون در روستای حصار در 16 کیلومتری جنوب بندر دیلم و 20 کیلومتری شمال بندر گناوه پا برجا می باشد. همانگونه که در دانشگاه جندی شاپور ، علم پزشکی در بیمارستان آموزشی آن آموزش داده می شده است، بی شک در شهر دانشگاهی سی نیز می بایست بر اساس الگوی دانشگاه جندی شاپور ، آموزش پزشکی نیز انجام می پذیرفته است که پژوهش های باستان شناسی آینده در این بندر از رازهای شگفت انگیز پیشرفت علم و صنعت آن پرده برخواهد داشت. همچنین در دوران تمدن اسلامی ، به بندر تجارتی سیراف در استان بوشهر برمی خوریم که مشهورترین بندر تجارتی قرون وسطی در جهان اسلام بوده است. ابومنصور ، استاد پزشکی ابن سینا ، در جلسات درس به او و دیگر دانشجویانش از روش های جراحی و پزشکی سخن می گوید که در سیراف آموخته است و این حاصل برخورد سیرافیان بازرگان با تمدن مصر باستان که تاریخ پزشکی آنان به بیش از دو هزار سال پیش از میلاد می رسد می باشد. روش های جراحی مغز و آناتومی و اصول کالبد شکافی که مصریان در طول تاریخ خویش باز می جویند، از راه این مهاجران دریا، این ارثیه گرانبها به سیراف می رسد تا در دامان خود پزشکانی چون پور سینا را به پرورش در آورد که نوشتارش 600 سال مسأله آموز دانشکده های پزشکی اروپا تا حتی پیش از دوران رنسانس می باشد. در سیراف پیش از اعمال جراحی با ماده ای که از تقطیر خرما به دست می آوردند بر زخم ها می مالاندند تا از عفونت های پس از جراحی که اکنون نیز از اساسی ترین مسائل جراحی است جلوگیری کنند. ماهان ابن بحر سیرافی ، زمانی که بر سرزمین جاوه فرود می آمد به یادداشت برداری از گیاهان این بوم می پردازد تا آنجا که داروهای گیاهی بسیاری در سیراف رایج می گردد. یکی از این داروها کینین است که تب مالاریا و تب های نوبه ای بومی آن بندر با آن درمان می کردند و ابن منصور در سیراف از این دارو آگاه شده و تجویز آن را به دانشجویان خود مانند ابن سینا آموزش می دهد. این همان دارویی است که اروپاییان تا سده های پیش از رنسانس و کشف آمریکای لاتین از آن آگاهی نمی یابند. پس از تمدن درخشان اسلامی و حضور پر صلابت آن در بندر سیراف بوشهر، به نشانی از تاریخ پزشکی بوشهر بر نمی خوریم تا در سال 1763 میلادی که نخستین سازمان درمانی جدید در عصر استعمار در بوشهر تشکیل می شود و مستر مین رینگ ، نخستین جراح مقیم آن می شود.
کریم خان ، شاه ایران از اهمیتی که بصره یافته بود و تجارت هندوستان را از بنادر ایران منحرف می کرد احساس نگرانی می کرد و تصمیم گرفت آن شهر را مورد حمله قرار داده و تسخیر کند. در نتیجه ، کارکنان شرکت هند شرقی بیمارستان بصره ، این شهر را ترک و در بوشهر مستقر شدند و مبلغ دو هزار روپیه برای تأسیس بیمارستان در شهر بوشهر صرف گردید. پس از این زمان ، در طول دوران استعمار ، پزشکان و جراحان حاذقی در شهر بوشهر به صورت دائم وجود داشته اند و از بیماری های منطقه که در گزارشات این پزشکان و جراحان اشاره شده است می توان از وبا، طاعون ، مالاریا ، مرض رشته و تراخم نام برد. حتی در سال 1896 میلادی ، به دلیل شیوع بیماری طاعون ، پزشکان روس نیز در بوشهر در مورد این بیماری به پژوهش پرداختند.
از اقدامات بی نظیر و بی همتای سیستم خدمات بهداشتی بندر بوشهر تأسیس قرنطینه بود که هزینه سنگین آن به عهده دولت ایران بود و به دلیل وجود دستگاههای پیشرفته ضد عفونی آن، این قرنظینه به عنوان سد جلوگیری از سرایت وبا و طاعون از شرق به اروپا خود نمایی می کرد. نظارت انگلیسی ها بر این قرنطینه ، از سوی وزارت امور خارجه وقت ایران در تاریخ 1307 شمسی پایان داده شد و سرپرست طبی قرنطینه به دست بهرامی که در انستیتو پاستور تهران خدمت کرده بود سپرده شد. همچنین سرپرستی بیمارستان خیریه بندر بوشهر نیز به بهرامی سپرده شد. این بیمارستان در سال 1916 میلادی توسط دولت های انگلیس و ایران ساخته شده بود و تجار محلی به طیب خاطر قبول کرده بودند که عوارض مختصری بر تمام مال التجاره هایی که از بندر عبور داده می شدند بسته شود تا حیات اقتصادی بیمارستان به مخاطره نیفتد. این بیمارستان که یک سازمان خیریه و افتخاری بود ، به عنوان یک مؤسسه ایرانی و انگلیسی محسوب می شد که با مقاصد خیر خواهانه هر دو دولت و با کمک های مالی ایران و انگلیس اداره می شد. از این رو بندر بوشهر در ساخت بیمارستان و مؤسسات تمدنی جدید درمانی ، نه تنها در ایران بلکه در سطح منطقه خلیج فارس تاریخی منحصر بفرد دارد.
د رمدرسه سعادت بوشهر نیز که همسنگ دارالفنون تهران بود تلاشی صورت گرفت که آن را به یک کالج تخصصی ارتقاء دهند. سند با ارزشی در آرشیو سری اسناد مدرسه سعادت است که نشان می دهد تلاشی برای آموزش پزشکی در مدرسه سعادت نیز به انجام رسیده است. همچنانکه در دارالفنون ، طب پس از یک سال آموزش تئوری به صورت بالینی در بیمارستان آموزش می دادند. اکنون در آرشیو تاریخی کتابخانه مدرسه سعادت ، 36 جلد کتاب تخصصی علوم پزشکی در زمینه بیماری های داخلی ، جراحی ، زنان و زایمان ، چشم پزشکی ، آناتومی ، فیزیولوژی ، پاتولوژی و بیوشیمی بالینی موجود است که 31 جلد از این کتب به زبان فرانسه بوده که در سال های 1823 الی 1875 میلادی در پاریس به چاپ رسیده اند. از این رو ، شهر بوشهرنیز در راستای تأسیس نهادهای آموزش پزشکی مدرن نیز پیشرو بوده است.
دکتر ایرج نبی پور عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی در بوشهر و خلیج فارس



شنبه 91/12/26 | 6:8 عصر | khedri | نظر

آواز خوانان بوشهر

گروهی از کنیزکان سیاه پوست نقش مطرب را در بوشهر ایفاء میکردند.آنها را برای مجلس آرایی به عروسی ها دعوت میکردند.طبل و زنگ وسایل موسیقی آنها بوده.آنان معمولا دایره وار مینشستند و آواز میخواندند و گاهی هم به طور دسته جمعی از شهری به شهری سفر میکردند و به خانه های اعیان دعوت مشدند و مزدی هم میگرفتند.

عده ای از غلامان سیاه نیز بوده اند که طبل و شیپور میزدند و آواز های دسته جمعی میخواندند.در روزهای عزاداری این گروه داخل مردم معمولی میشوند و سینه زنی میکنند.با صدای بلند گریه می کنندو به این نحو شرکت خود را در عزا به ثبوت می رساندند.

بزله خوانی

که هم در عزا و هم در جشن ها اجراء میشود.بزله به صورت دسته جمعی است یک نفر میخواند و بقیه در حالیکه دست میزنند به او جواب می دهند.بزله خوانی با "صلی علی النبی یا هو" شروع میشود که به دیگران آمادگی میدهد.

شروه خوانی

که با قدمتی نه چندان طولانی به دوره شاعرانی چون فایز دشتی و مفتون بر میگردد. شروه ریشه در رنج های مردم این خطه دارد در آواز دشتی خوانده میشود.بسیار موسیقی زییبایست به اعتقاد من یک موسیقی منحصر به فرد به شمار می آید.

نوحه خوانی

یکی از سرودهای رایج و اصیل منطقه بوشهر است که از اهمیت خاصی بر خوردار است.نوحه خوانی همراه با اشعار مذهبی در ایام سوگواری به اجراء در می آید.

بیت خوانی

شکل دیگری از موسیقی محلی بوشهر است که در عزا و عروسی اجراء می شوند.اما اجراء این موسیقی اختصاص به جوانان دارد.بیت خوانی ویژه مراسم عزا بیت وارونه است و بیت خوانی مراسم عروسی بیت معمولی یا شاد است.

چاووش خوانی

که در دستگاه چهارگاه اجراء میشوند وه به هنگام سفر به ویژه سفر حج و زیارت میخوانند.

جنگ نامه یا شاهنامه خوانی

آوازی است که معمولا در شب نشینی ها و گرد همائی های اهل ادب و فرهنگ اجراء میشوند.شاهنامه خوانی توسط یک تک خوان اجراء میشود و همراه جمعی ندارد. بدین ترتیب موسیقی در منطقه بوشهر در کلیه شون زندگی مردم از جشن گرفته تا عزا از کار تا لالایی مادران حضور دارد.ارتباط قوی میان انواع موسیقی و مردم این منطقه به حدی است که در هم خوانی ها وهمسرایی ها یک آمادگی ضمنی طبیعی و غریزی میان اجراء کنندگان دیده می شود.این تا ثیر به گونه ای است که حتی کار بر روی دریا بدون نغمه ها به زبان محلی نیمه تحرک و جنبش لازم را نداشته یا اصولا امکان پذیر نبود.این نغمات نه تنها همگام کار روی دریا بلکه در برخی مواقع دیگر نیز برای جا به جا کردن اشیاء سنگین در روی خشکی برای ایجاد هماهنگی در میان کارگران استفاده میشده است. پژوهشگران ریشه نغمه های شاد این گونه موسیقی را در تاثیرپذیری از سیاهان آفریقایی میدانند که دوره خاص به صورت برده یا کارگر در سواحل جنوب ایران مشغول به کار بوده اند.

نغمه هی کار بر روی دریا عبارتند:

1.نیمه میداف 2.نیمه گرگور 3.نیمه بالا کشیده سنگر یا بادبان(شیرا)

در نیمه میداف از اشعار مفتون و فایز دشتی استفاده میشود و گاهی نیز بعضی اشخاص در قالب شعر طعنه مزند این نوع موسیقی در تهییج احساسات و تقویت نیروی جسمانی تاثیر زیادی دارد.از فرم دیگر موسیقی بوشهر میتوان به "شابلو"  "مولودی "  "چوبی چهار دستماله یا سرپا"  "چوبی بوشهری"  شکی و بندری اشاره کرد. ساز های منطقه عبارتند از "نی انبان"  "نی جفتی"  "نی تکی(نی زنا)" "بوق" "دمام" "سنج"است.




شنبه 91/12/26 | 6:5 عصر | khedri | نظر

گویش :

گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که دارای بن مایه لری می باشد . برای مرزبندی انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش تقسیم شمالی و جنوبی تقسیم می کنیم که هر قسمت ویژگی خاص خود را داراست . و دارای تفاوتی اندک می باشد . زبان های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه ، کنگان ، جزیره شیف ،  و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است .

در همه گویشها واژه های فارسی باستان ، اوستایی و پهلوی دیده می شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی ) رایج است . این موضوع نوید تکامل زبان از فارسی قدیم به فارسی نو در منطقه می باشد . حکایت از قدمت و دیرینگی منطقه می کند .

بعلت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیزتسلط انگلیسیها هلندیها در منطقه پاره ای واژه های بیگانه دیده می شود که هنوز هم مورد استعمال است . گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان ، گناوه و دیلم می باشد .

گویش جنوبی شامل گویش شهرستانهای تنگستان ، دشتی ، گنکان و دیر می باشد . خود شهر بوشهر هم اکنون فارسی صحبت می کنند ولی گویش آنها همسو با گویش تنگستان بوده است . گویش شمالی نیز تنوع در عین خود دارد . در شهرستان دشتستان شناسه می در جلو افعال بکار می رود و این واژه ی می در شهرستان گناوه و دیلم تبدیل به ای می شود.




شنبه 91/12/26 | 6:5 عصر | khedri | نظر

چاه‌پهن


چاه‌ پهن ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

  • روستایی در شهرستان تنگستان استان بوشهر.



شنبه 91/12/19 | 5:46 عصر | khedri | نظر
مطالب قدیمی تر