یکی از عوامل مهمی که باعث و بانی عقب ماندگی شهرستان دشتی در گذشته و اکنون است از دیدگاه نگارنده سیل ویرانگر سال 1365 هجری شمسی است که با عدم اعتنای متولیان امر به جبران خسارتهای ناشی از آن سیل ویرانگر ، اکنون و در کمبود اعتبارات اختصاص یافته به شهرستان، باعث گردیده است شهرستان فرهنگی دشتی به روزگار فعلی و عقب ماندگیهای مضاعف در بیشتر زیربناها و مبانی توسعه متوازن مبتلا باشد.
سیل ویرانگر سال 65 در مشکلات مبتلا به آن روز کشور، جنگ و ویرانیهای ناشی از آن دوران، هر چند به چشم نیامد اما با تخریب کامل روستاهای حاشیه رود باستانی مند اساسی ترین ضربه را به پیکره اقتصادی و اجتماعی شهرستان دشتی زد تا اکنون و در سالهای طولانی پس از آن ، تراژدی غمبار 65 ، هنوز هم در متن زندگی ساکنان این بخش از استان جاری باشد و روزگار دشتی را به گوشه ای رهنمون کند که تا سالهای آتی نیز نتوان امیدوار بود این شهرستان شیرینی توسعه و عمران و آبادانی متوازن را به کام گیرد .
اصولا سیل آن سال باعث گردید اجتماعات انسانی حاشیه رود مند که از دیرباز به اقتصاد خودکفا ، روستا محور و برگرفته از کشاورزی و دام پروری خو گرفته و تامین بخش زیادی از مایحتاج خود و شهرستان را به عهده گرفته بودند در از دست دادن ممر درآمد و معاش پایدار، ناگزیر به مهاجرت به شهرهای پیرامون گردند تا این مهاجرت خود باعث مسائل و موضوعات حاشیه ای گوناگون در روزگار شهرستان دشتی باشد.
به بیان روشن تر مجمو عه های انسانی که حیات اقتصادی آنها به رودخانه مند وابسته بود در بخش عمده ای از شهرستان دشتی با قطع منابع امرار و معاش ناگزیر به مهاجرت به شهرها و روستاهای با برخورداری بهتر شدند که از آن هنگام تاکنون به دلیل ضعف در زیربناهای توسعه و کمبود زیر ساختهای شهری در دوشهر مهم شهرستان یعنی کاکی و خورموج مسایل مبتلا به توسعه نامتوازن دامنگیر روزگار دشتی شد.
این موضوع در هنگامی که زیربناهای توسعه در این دو شهر متناسب با جمعیت مهاجر نبود و این مساله خود ایجاد مشکلات متعدد را برای شهرهای مذکور باعث گردید ، ویرانی بخش مهمی از شهرستان دشتی که جوامعی خود کفا بودند را نیز به دنبال آورد .
اصولا زندگی مردم دشتی مجموعه ای خودکفا و روستا محور بود که با حادث شدن طغیان ویرانگر مند و تخریب روستاها و خالی از سکنه شدن آنها و حدوث مهاجرت اجباری، هیبت دشتی از شهرستانی آباد به روزگاری رسید که فقط در دوسوی غربی و شرقی شهرستان دو شهر خورموج و کاکی پر جمعیت گشته و قلب دشتی یعنی نوار ساحلی حاشیه رود مند از آبادانی و جمعیت تخلیه گردید.
امروزه شما اگر از سمت غرب وارد دشتی شوید، پس از عبور از خورموج ،عملا شهر و روستایی آباد که دارای اقتصاد مشخص و سکنه پایدار باشد در مسیر بزرگراه سیراف نخواهید دید و تا رسیدن به شهر کاکی در شرق این شهرستان تنها چند روستای معدود با جمعیتی نسبی و اقتصادی حداقلی در مسیر شما را از سیمای ویران شهرستان اندکی غافل می کند.
اگر شهرستان دشتی را سه برش عرضی غربی ،شرقی بزنید همانگونه که رشته کوههای موجود این کار را عملی کرده اند شما در دشتی با سه بخش ساحلی، دشتی و کوهپایه ای مواجه خواهید بود که در طول مسیر بزرگراه سیراف که در بخش میانی ساخته شده عملا با تصویر پیش گفته مواجه خواهید بود .
این در حالی است که شما در سواحل شرقی و غربی رود مند نیز که در دشتی این رودخانه مسیری شمالی جنوبی را می پیماید باز با تصویر قبلی یعنی روستاهای خالی از سکنه برخورد خواهید داشت .
وقتی جمعیت روستاها و اجتماعات انسانی قلب دشتی با سیل ویرانگر 65 به سمت شهرهای خورموج و کاکی سرازیر شدند در هنگامی که اقتصاد کلی دشتی که تا آن موقع اقتصادی روستایی و مبتنی بر تولیدات کشاورزی و دامداری محدود بود نابود گردید تاسالیان متمادی بیشتر مردم این شهرستان با فقر و نداری دست به گریبان شدند .
به جرات می توان گفت از آن سالها که اقتصاد مبتنی بر تولید به کلی در شهرستان دشتی نابود گردید تا سالهای اخیر که رونق کشاورزی در بخش محدودی از روستاهای حاشیه مند باعث ایجاد درآمد شد، هیچگاه مردم دشتی با منبع امرار معاشی پایدار در طول این سالیان مواجه نبودند.
به نظر می رسد تا همین امروز نیز بخش عمده ای از مشکلات شهرستان، ناشی از عدم بازسازی و مسکونی نمودن روستاهای سیل زده آن دوره است که باعث گردیده در شهرهای خورموج و کاکی با نبود منابع امرار معاش پایدار و دائمی ناشی از تولید، زندگی مردم با تنگناهای زیادی همراه باشد .
از این رو ریشه بخش زیادی از مشکلات شهرستان را می توان در همان سیل ویرانگر 65 جستجو کرد و توقع داشت متولیان امر با مطالعات همه جانبه نگر به شکل دادن شهرستانی با اقتصاد و اشتغال دائم و پیوسته همت گمارند و از جزیی نگری بپرهیزند تا اجتماع در هم تنیده دشتی یکبار دیگر روزگار رفاه و آزادگی پیش را باز یابد
.: Weblog Themes By Pichak :.