من همان فرهادم
تو همان شیرینی...
چتر دلتنگی من باز شده
نفسم بارش تصویر ترا خواهانند
تَرَک قلب من امروزی نیست
چند صباحی است که در یاد تو بی تاب شده...
بی قرار از همه ثانیه ها
گم شدم در غم تصویر تو باز
کاش این روز قدمش پایان داشت