از مهمّات امور یک مؤمن « مراقبه » است مراقبت از لحظاتی که در آن است . مؤمن با خود می اندیشد که « الآن » و در این زمان ، مولی از او چه خواسته است؛ وقتی صدای حیّ علی الصلوه را میشنود می داند که در این لحظه فقط وظیفه « نماز » بر گردن اوست و نه هیچ چیز دیگر . اینجاست که از زبان برخی دوستان مسیر الی الله می شنود که « به کار بگویید نماز دارم و به نماز نگویید که کار دارم ! »
برخی زمانها کلی تر هستند . مانند ماه رمضان ؛ وظیف در کلّ این ماه « روزه » است ، مومنان که قدمی از مسلمانان به حضرت حق نزدیکترند ( و به مراتب با توجه به شریفة « السّابقون السّابقون » از همدیگر هم سبقت دارند نه تنها مراقب روزه گرفتن هستند بلکه مراقب « روزهای که مولی می پسندد » هستند .
حضرت حق در ماه محرّم چه می پسندد ؟
بهار عاشقان و دلسوختگان
یقیناً در این ایّام ـ همانگونه که خدا خواسته و عشق حسینی فراگیر شده ـ اقامه عزای حسینی نزد مولی از سایر امور پسندیده تر است .
اینجاست که باز قصهی « السّابقون السّابقون اولئک المقرّبون » پیش میآید ؛ برخی به ظاهر عزای حسینی می چسبند و گرد و غباری از این ماتم بر رخسارشان مینشیند و برخی « صبغهی عزای حسینی » (1) میگیرند و تشبّه پیدا می کنند با مقرّبان که سرهایشان در این ایّام دمی از زانوی غم بلند نمیشود ) که : « سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است » ! )
و قصّه این « سبقت » و آن « صبغت » بگونه ای است که هرچه به عاشورا نزدیک می شوند مانند ارباب بی کفنشان ( که هرچه به شهادت نزدیک تر میشد ) چهرهشان برافروخته تر می گردد و خنجر غم تا اعماق وجودشان را میدرَد
و امّا عزاداری این دسته از مؤمنان فراتر از سینه زدن و نوحه خواندی و علم و کُتل بلند کردن است ، آنان دلشان « حسینیهی محبت خون خداست » آنان در این ایّام « نماز » را بهتر و بیشتر اقامه میکنند چرا که :
انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر
و حسین ( علیه السلام ) قیام کرد برای رفع فحشاء و منکر
پس انسان هرچه نمازخوانتر حسینی تر . یا حق
پانوشت:
1- صبغة : رنگ ؛ صبقة الله : رنگ خدایی
.: Weblog Themes By Pichak :.