دی 91 - مند خورموج(خلتک)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

         

 

 

         

 

 

         




دوشنبه 91/10/11 | 5:28 عصر | khedri | نظر

توصیه‌‌ اخلاقی امیرالمومنین (ع) درباره شوخی www.taknaz.ir
 
اسلام با در نظر گرفتن استعدادهای بالقوه آدمیان سعی در ارتقای جایگاه معنوی انسان‌ها در نزد خداوند دارد. این نوع نگرش در تمام دستورات ائمه و سفارش‌های دین اسلام نهفته است، بطوریکه با ارائه دستوراتی عینی و ملموس در رابطه با زندگی روزمره و امورات دنیوی انسان‌ها، جانب تعادل را پیش گرفته است و نه مانند برخی ادیان با جانب داری از امورات دنیایی، آخرت را رها کرده و نه با اساس قرار دادن آخرت، ریاضت‌گرایی دنیایی را پیش گرفته است.

شوخی و طنز یکی از ویژگی های رفتار آدمی است که هم می تواند به عنوان یک قابلیت مورد استفاده قرار گیرد و هم می تواند به عنوان یکی از اخلاقیات ناپسند جلوه کند.

بپرهیز از شوخی!

امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: «بپرهیز از شوخی و بازی و مزاح و خنده و سخنان بی فایده و باطل.» (1)

چاشنی کارهای جدی کمی شوخی!

و در جایی دیگر می فرمایند: «أعقل الناس من غلب جده هزله و استظهر على هواه بعقله‏»؛ عاقل‌ترین مردم کسی است که کارهای جدی او برشوخی‌اش غالب باشد و کمک گیرد از عقل خود برای غلبه بر هوا و خواهش خود. (2)

در واقع حضرت می فرمایند اگر می خواهید در زمره انسان‌های عاقل به‌شمار آیید، باید کارها و امورات جدی شما بر شوخی و خنده شما پیشی گیرد. حضرت در این گفتار ما را از شوخی منع نمی‌کنند بلکه می‌گویند سعی کنید در کنار کارهای جدی زندگی‌تان کمی شوخی چاشنی کنید نه این که در کنار شوخی و خنده کمی کار جدی چاشنی کنید!

همان طور که در قسمت های پیشن بیان شد اسلام در زمینه شوخی و خنده نیز، جانب اعتدال را رعایت می‌کند و متذکر می‌شود شوخی در حد اعتدال و کم آن مطلوب است، اما اگر از حد گذشت؛ نتایجی در پی دارد که قابل جبران نیستند و تا مدت ها باید به دنبال خلاصی از مشکلات ایجاد شده ناشی از آن باشید.

مضرات شوخی بی جا و بسیار

1. یاد مرگ مرا از شوخى‏ و کارهاى بیهوده باز مى‏دارد!

علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: «آگاه باشید! به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخى‏ و کارهاى بیهوده باز مى‏دارد.» (3)

حضرت در این سخن شوخی کردن را در زمره بسیاری از کارهای بیهوده و بی ثمر قرار می دهند که انسان را از یاد آخرت غافل می‌کند. گاهی اوقات انسان آن قدر در شوخی و خنده‌های بی مورد زیاده‌روی می‌کند که دیگر جایی برای توجه به خداوند در دل آن‌ها باقی نمی‌ماند. در واقع شوخی بسیار مانند خنده زیاد دل را می‌میراند.

2. «مردى شوخى‏ نکرد، جز آنکه پاره‏اى از عقل خود را بیرون انداخت.» (4)

3. «غلبه کردن شوخی در انسان تصمیم جدی او را در کارها باطل کند.» (5)

4. «شوخی بسیار نشانه نادانی است.» (6)


5. «مزاح و شوخی سبب جدایی است و کینه در پی دارد.» (7)

6. «آفت هیبت و شکوه انسان مزاح و شوخی است.» (8)

7. «کسی که شوخی بسیار کند، وقار و سنگینی او کم شود.»(9)

8. «کسی که شوخی کند او را سبک شمارند.»(10)

اما جدای از مضرات شوخی زیاد برای شخصیت و تعالی روحی انسان، شوخی می‌تواند در بسیاری از موارد مفید باشد. هرچند که شاید تشخیص جایگاه شوخی به‌جا کار سختی باشد، اما شوخی درست و به موقع خالی از فایده نیست.

موقعیت و جایگاه شوخی

نکته ای که همیشه باید در شوخی کردن مد نظر داشت موقعیت و جایگاه آن است. آیا واقعا فضا و موقعیت ظرفیت شوخی ما را دارد؟ یا شوخی کردن در این فضا باعث سبک مغز جلوه کردن ما می‌شود؟ اما اگر شوخی همراه با نکاتی ظریف باشد قطعا تبعات فوق را در پی نخواهد داشت. در بسیاری اوقات انسان‌ها در شوخی بر ارزش‌های اخلاقی پای نهاده و با شوخی یکدیگر را به تمسخر می‌گیرند و با بیان خلقیات منفی افراد حاضر، بذر کینه می‌کارند.

گاهی اوقات نیز افراد در شوخی های خود ادب را لحاظ نمی‌کنند و این شوخی وقار و متانت آنها را خدشه‌دار می‌کند.

حربه‌ای مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز

اما اگر این شوخی برای تلطیف فضا و ملازم با اخلاقیات و رعایت ادب و بدون تمسخر گرفتن افراد باشد؛ فواید بسیاری هم به دنبال خواهد داشت. شوخی می‌تواند یکی از حربه‌های مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز باشد. انسان‌ها می‌توانند با شوخی‌های خود سنگینی فضا را بشکنند و روابط را نزدیک‌تر سازند.

از عوامل مهم موفقیت سخنرانان

شوخی می تواند یکی از عوامل مهم موفقیت سخنرانان باشد. وقتی خستگی و بی حوصلگی در مخاطب سرایت کرده و روحیه خواب آلودگی در همه محیط نشت یافته است؛ یک شوخی کوچک می‌تواند محیط را برای ادامه سخنرانی فراهم‌تر کند. نکته‌ای که بسیاری از سخنرانان از آن غفلت می‌کنند و بازدهی سخنان خود را پایین می‌آورند.

در نتیجه می توان گفت در شوخی کردن باید حد اعتدال را رعایت نمود تا از مضرات بی شمار آن در امان بود و از فواید آن بهره‌مند گردید.
 
منبع : خبرگزاری دانشجو

 




پنج شنبه 91/10/7 | 10:40 صبح | khedri | نظر

مقدمه

قرآن کریم به خانواده اهمیت بسیارى داده است. بنیاد جامعه قرآنى بر خانواده و نقش آن نهاده شده است. از این رو، به خانواده به عنوان مرکز توجه احکام، حقوق و آداب اهتمام ویژه اى مبذول داشته و نقش و جایگاه آن را با گزاره ها، آموزه ها و دستورهاى متعدد تحکیم بخشیده است.خانواده از ارکان سه گانه مرد، زن و فرزند تشکیل شده و به زن به جهاتى نظرى خاص و ویژه اى شده تا جایگاه و نقش واقعى خود را در این شاکله به خوبى پیدا کند; به همین دلیل قرآن آیات زیادى را به مسایل زن اختصاص داده و از بیان کوچک ترین چیز خوددارى نورزیده است، یکى از مسایلى که مورد توجه قرآن است آداب معاشرت با همسر و زن است. جمله کوتاه اما گویاى: «و عاشروهنّ بالمعروف» (نساء/ 4، 9) بیان گر این مطلب است که هر گونه ارتباط، برخورد و رفتار شوهر باید به گونه اى باشد که عرف و شرع و رفتار جوانمردانه با آن موافق باشد. پس اعمالى چون سخت گیرى در نفقه، آزار و اذیت یا بد خلقى و مانند آن ها، مخالف با معاشرت به معروفى است که قرآن بدان سفارش نموده است.[1]

گفته شده که معاشرت به معروف به معناى رفتار و اعمالى است که خداوند بدان امر نموده است; و نیز مراد از معاشرت به معروف، ادا نمودن حقوق زن، چون قسم، نفقه و داشتن رفتار و گفتارى مناسب با اوست.[2]

معاشرت به معروف از یک سو باعث دوام و قوام یافتن زندگى مشترک و شیرین شدن آن، براى هر یک از زن و شوهر خواهد شد. از سوى دیگر موجب شکوفا شدن استعدادهاى زن مسلمان مى شود و عاملى براى پیشرفت او در زندگى مى گردد.

برخى از مصادیق حسن معاشرت

معاشرت به معروف مصادیق فراوانى دارد و شامل بسیارى از امور اخلاقى مى گردد که در این جا مجال بحث در مورد همه آن ها نیست و تنها به برخى از مصادیق مهم اشاره شده و توضیح مختصرى در رابطه با آن داده خواهد شد. ادامه مطلب...


پنج شنبه 91/10/7 | 8:41 صبح | khedri | نظر

 

گل رز

 

 

 

صدای پای آب

 

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

 

کار ما شاید این است

 

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

 

پشت دانایی اردو بزنیم

 

دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم

 

صبح ها وقتی خورشید،در می آید متولد بشویم

 

هیجان ها را پرواز بدهیم

 

روی ادراک فضا،رنگ،صدا، پنجره گل نم بزنیم

 

آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی

 

ریه را از ابدیت پرو خالی بکنیم

 

بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم نام را بازستانیم از ابر

 

از چنار،از پشه ، از تابستان

 

روی پای تر باران به بلندی محبت برویم

 

در به روی بشر و نور وگیاه و حشره باز کنیم

 

کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر و قرن

 

پی آواز حقیقت بدویم.

 

سهراب سپهری

 




دوشنبه 91/10/4 | 8:8 عصر | khedri | نظر
مطالب جدید تر مطالب قدیمی تر